ارسال
شده توسط امیــــر عشق در 91/5/25 12:30 صبح
من صبورم اما ..............
به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم
یا اگر شادی زیبای تو را
به غم غربت چشمان خودم می بندم...........!
من صبورم اما ..............
چه قدر با همه عاشقیم محزونم !
وبه یاد همه خاطره های گل سرخ
مثل یک شبنم افتاده به غم مغمومم.!
من صبورم اما ..............
بی دلیل ازقفس کهنه شب می ترسم
بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تورا از شب متروک دلم دور کند
...........می ترسم!
من صبورم اما ..............
آه............این بغض گران صبر نمی داند چیست....؟