دلم شکست

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

دلم شکست

یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

دلم شکست

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

دلم شکست

این کوزه ترک خورد!چه جای نگرانی ست

من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

دلم شکست

خاموش مکن آتش افروخته ام را

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

دوست داشتندوست داشتندوست داشتن

گل تقدیم شما